در ورزش پاراگلایدر، اصطلاحات خاصی برای توصیف اجزا، حرکات، شرایط پروازی، و تکنیک ها استفاده می شود. در اینجا برخی از رایج ترین اصطلاحات پاراگلایدر آورده شده است:
Advention fog : مهی که در اثر حرکت هوای گرم و مرطوب به سمت سطح سرد تشکیل می شود.
Aerodynamics : علم مطالعه حرکت هوا و نیروهای وارد بر اجسام در جریان هوا.
Airfoil : مقطع بال یا سطحی که جریان هوا از روی آن عبور می کند و نیروی بالابری ایجاد می کند.
Airspeed : سرعت هواپیما یا پاراگلایدر نسبت به هوای اطراف.
Airspeed indicator : ابزار اندازه گیری سرعت حرکت در هوا.
Aircraft Approach : مرحله نزدیک شدن به نقطه فرود در پرواز.
Altimeter : ابزار اندازه گیری ارتفاع از سطح زمین یا دریا.
Anchoring : ثابت نگه داشتن پاراگلایدر در موقعیت خاص، معمولاً در باد قوی.
Alpine Launch : روش تیک آف از ارتفاعات کوهستانی.
Asymmetrical Collapse : بسته شدن یک طرف بال، معمولاً به دلیل باد یا کنترل نادرست.
Ass Wipe : اصطلاح عامیانه برای توصیف سقوط خشن روی زمین.
Big Ears : تکنیکی برای کاهش سطح بال و سرعت نزول.
Canopy : قسمت بال پاراگلایدر که هوا را به دام می اندازد و پرواز را ممکن می کند.
Cap Cloud : ابری که بالای کوه ها تشکیل می شود و معمولاً نشان دهنده باد قوی است.
Center of gravity : نقطه تعادل در پاراگلایدر که وزن خلبان و تجهیزات حول آن توزیع می شود.
Cocooned : حالتی که خلبان به طور کامل در داخل هارنس قرار گرفته است.
Coordinated turn : چرخشی که با استفاده هم زمان از برک ها و وزن بدن انجام می شود.
Convergence : محل برخورد دو جریان هوایی که می تواند لیفت خوبی ایجاد کند.
Crosswind : بادی که به صورت عرضی به مسیر پرواز می وزد.
Deep stall : وضعیتی که بال سرعت خود را از دست می دهد و به حالت تعلیق در هوا می ماند.
Downwind : پرواز در جهت باد که سرعت نسبی را افزایش می دهد.
Dynamic stall : توقف جریان هوا بر روی بال در حین حرکت سریع یا تغییر زاویه ناگهانی.
End cell closure : بسته شدن انتهای بال به دلیل کاهش فشار هوا یا کنترل نادرست.
Foehn wind : باد گرم و خشک که در دامنه کوه ها می وزد.
Flare : افزایش زاویه بال و کاهش سرعت برای فرود نرم تر.
Flight angle : زاویه پرواز نسبت به افق.
Front : مرز بین دو توده هوایی با دما یا فشار متفاوت.
Gliding : حرکت پاراگلایدر بدون استفاده از نیروی موتور، تنها با استفاده از جریان هوا.
Glider : وسیله ای برای پرواز بدون موتور، مانند پاراگلایدر.
GPS : سیستم موقعیت یابی جهانی برای تعیین موقعیت دقیق.
Grabbing : گرفتن لاین ها یا بخش های بال برای کنترل بهتر.
Ground speed : سرعت پرواز نسبت به سطح زمین.
Ground gripper : فردی که در زمین به خلبان کمک می کند تا بال را آماده پرواز کند.
Gross weight : مجموع وزن خلبان، تجهیزات و بال.
Gumby : اصطلاح عامیانه برای خلبان تازه کار یا ناشی.
Harness : صندلی معلقی که خلبان روی آن می نشیند.
Heading : جهت حرکت پاراگلایدر نسبت به افق.
Headwind : بادی که از رو به رو به سمت پاراگلایدر می وزد.
Hook In Weight : وزن کل سیستم شامل خلبان، هارنس و تجهیزات.
Hook Knife : چاقویی برای بریدن سریع لاین ها در مواقع اضطراری.
Laminar Air : جریان هوایی که بدون آشفتگی و با نظم حرکت می کند.
Milking the Lines : کشیدن آرام لاین ها برای اصلاح یا تنظیم بال.
Minimum sink rate : کمترین سرعت نزولی که پاراگلایدر می تواند با آن حرکت کند.
Preflight check : بررسی کامل تجهیزات، بال، لاین ها و شرایط پیش از پرواز برای اطمینان از ایمنی.
Race to goal : مسابقه ای که در آن خلبانان باید سریع ترین مسیر را برای رسیدن به نقطه تعیین شده طی کنند.
Radiation fog : مهی که در اثر سرد شدن سطح زمین در شب و کاهش دمای هوای مجاور تشکیل می شود.
Reflex : نوعی طراحی بال پاراگلایدر که پایداری بیشتری در سرعت های بالا دارد.
Relative wind : جهتی که جریان هوا نسبت به بال پاراگلایدر در آن حرکت می کند.
Reserve parachute : چتر نجات اضطراری که در مواقع خرابی یا خطر مورد استفاده قرار می گیرد.
Risers : بخش هایی از سیستم لاین ها که خلبان برای کنترل بال از آن ها استفاده می کند.
Rotor : جریانهای هوایی آشفته و چرخشی که در پشت موانع (مانند کوه ها) ایجاد می شوند.
Saturated air : هوایی که به حد اشباع رسیده و قادر به جذب رطوبت بیشتر نیست، که ممکن است به تشکیل ابر یا مه منجر شود.
Sink : افت ارتفاع به دلیل جریان هوای نزولی یا شرایط نامناسب پروازی.
Slip : حالتی که پاراگلایدر در یک جهت متمایل به طرف دیگر حرکت می کند، بدون چرخش متناسب.
Sitter : نوعی هارنس که خلبان در آن به صورت نشسته قرار می گیرد.
Soaring : پرواز در جریان هوای صعودی مداوم برای باقی ماندن در آسمان بدون کاهش ارتفاع.
Span : فاصله بین دو سر بال پاراگلایدر، معمولاً به صورت افقی اندازه گیری می شود.
Spiral dive : مانوری برای کاهش سریع ارتفاع با چرخش های تند و مارپیچی.
Spin : چرخشی که به دلیل از دست رفتن تعادل یا جریان هوا در یک طرف بال رخ می دهد.
Slope landing : فرود آمدن روی شیب، که نیازمند دقت و تکنیک مناسب است.
Stalling turn : توقف ناگهانی بال هنگام چرخش، معمولاً ناشی از زاویه نادرست.
Steering lines : لاین هایی که خلبان برای تغییر جهت و کنترل بال استفاده می کند.
Tailwind : بادی که از پشت سر به پاراگلایدر می وزد و سرعت را افزایش می دهد.
Tandem : پرواز دو نفره که یک خلبان اصلی و یک مسافر وجود دارد.
Triangle : مسیر مثلثی شکل که برای تمرین یا مسابقات استفاده می شود.
Toggles : دسته هایی که خلبان برای کشیدن برک ها و کنترل بال از آن ها استفاده می کند.
Top landing : فرود روی یک تپه یا قله، معمولاً نزدیک به نقطه تیک آف.
لینک های مفید
09121051004
09125306147
سایت شهید عسگری
تهران، اتوبان همت غرب، شهید اردستانی، میدان دانش، سایت شهید عسگری چادر سبز رنگ
سایت شهید ناظری
انتهای جنت آباد شمالی، بالاتر از سیمون بولیوار، جنب شرکت واحد چادر سایت محمد ناظری چادر سبز رنگ